آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

آوا

بازی 16

بیست و سه ماهگی آوا : اینم یه بازی جدید که این روزها علاقه زیادی بهش پیدا کردی   وقتی خیلی کوچیک بودی و ما هنوز کنار مامانی و خاله اعظم مهربان زندگی می کردیم. یه روز رفتیم خونه شون و من اصلا اسباب بازی با خودم نداشتم. مامانی رفت سراغ کلکسیون دکمه اش و از دکمه ها برات ریسه درست کرد. خیلی دوست داشتی. کلی باهاشون بازی کردی  بعدا که بزرگتر شدی و برات تکراری شدن، گذاشتمشون کنار تا این که چند روز پیش رفتیم سراغشون و دوباره بعد از مدتها کلی سرگرم شدیم  باهاشون خیلی بازی کردیم. بعضی از دکمه ها دو یا سه قطعه بودن که من از هم جداشون می کردم و شما دوباره به هم وصل می کردی. مثل پازل. بیشتر از همه از این دکمه مربع شکل خوشت اوم...
29 ارديبهشت 1392

بازی 15

بیست و سه ماهگی آوا : سلام دختر گلم. خیلی وقت بود که می خواستم برات نقاشی بکشم. اما نمی دونستم چطوری شروع کنم. در واقع می خواستم نقاشی کردن رو یاد بگیری نه کپی کردن رو. بالاخره با کلی مشورت تصمیم گرفتم شروع کنم. اما از خودم   حسابی نقاش شدم. یه شاسی دستم می گیرم و از اشیای بی جان و البته آشنا برای دختر گلم طراحی می کنم. اوائل یه نگاه سرسری می کردی، بعد می پرسیدی "مامان چکار می کنه؟" کمی مکث می کردی و می رفتی سراغ بازی. اما الان دو سه روزی می شه که می یای کنارم می شینی و قلم به دست می شی. کنار طرح مامان یا روی خود طرح رو خط خطی می کنی و می گی "آوا نقاشی می کشه"  چند روز پیش هم اتفاق جالبی افتاد. داش...
24 ارديبهشت 1392

بازی 14

بیست و سه ماهگی آوا : بازم  بازی و گل بازی، بازی محبوب خودم و خودت  ایندفعه گل رو خیلی شل آماده کردم. یه گل شل و آویزون که اصلا نیازی به زحمت کشیدن نداشته باشه   خییییییلی بیشتر از قبل بازی کردی و البته لذت بردی   کثیف کاری هم دو برابر بود اینم نتیجه هنرنمایی ات دختر گلم  ولی خوب تموم نشد که ... تصمیم گرفتی از پای مبارک هم کمک بگیری  و بالاخره پایان 41 دقیقه تلاش بی وقفه دختر هنرمندم ...  تاریخ کلیه عکس ها : 1392/02/14 زمان بازی : 41 دق...
14 ارديبهشت 1392

بازی 11

بیست و دو ماهگی آوا : این دفعه گل بازیمون با دفعه قبل فرق داشت. مامان با گل یه گلدون و کاسه درست کرد و بعد ... اینم نتیجه کار  به نظرتون شبیه کدومشونه؟ گلدون یا کاسه؟؟؟؟ شاید هم هر دو تاریخ عکس ها : 1392/01/16 زمان بازی : 15 دقیقه ...
16 فروردين 1392

بازی 10

بیست و دو ماهگی آوا : آوا خانمم سلام. امروز اومدم برای گزارش یه بازی جدید و البته محبوب مامان. وقتی برای اولین بار بسته گل بهداشتی رو دست بابا دیدم که برات خریده بود، کلی ذوق زده شدم. آخه من از بچگی عاشق گل بازییییییییییییم. بعد تو یه فرصت مناسب بساط گل بازی رو پهن کردم. یه سفره بزرگ و کمی ابزار (از ابزارهای خمیر بازی ات استفاده کردم) و یه کاسه کوچک آب (که البته باید دور از دسترس ات می گذاشتم چون احتمال هر فاجعه ای بود) اینم عکسهای مرحله اول اول از همه انگشت های کوچولوت رو روی گل فشار دادی و کلی اثر انگشت از خودت به جا گذاشتی و بعد رفتی سراغ ابزار محبوبت که موقع خمیر بازی خیلی ازش استفاده می کنی. بهش می گی قلم مو  &...
14 فروردين 1392

بازی 9

بیست و یک ماهگی آوا : این اولین کاردستی مشترکمون بود. یادمه به کلاه خیلی علاقه داشتی، در واقع باید بگم علاقه داری. منم یکی از مقواهای باقیمانده از دوران دانشجویی ام رو برش زدم و برات یه کلاه ساده درست کردم. برای تزئین اش هم دستگاه سوراخ کن رو خالی کردم. روی کلاه رو چسب زدم و ازت خواستم محتویات داخل دستگاه سوراخ کن یا به قول خودت "دایره های کوچولو" رو بریزی روی کلاه چسب خورده و بعد با چسب پهن روی این دایره های کوچولو رو چسب زدم تا خدایی ناکرده فکر خوردنشون به سرت نزنه   هنوزم جزء کلاههای محبوبته. یه کلاه دیگه هم درست کردم که اون بیچاره نتونست تحملت کنه و از پا در اومد. این یکی مقاوم تر بود به نظرم. شاید به خاطر چسب پ...
23 اسفند 1391

بازی 8

بیست و یک ماهگی آوا : دختر گلم سلام. اینم اولین پست سال 92. می خوام یکی از نقاشی های قشنگت رو مرحله به مرحله به تصویر بکشم   تاریخ کلیه عکس ها : 1391/12/14 زمان بازی : 5 دقیقه و البته لازم به توضیح نیست که عاشق نقاشی با قلم مو شدی و ازش بی نهایت لذت می بری   ...
14 اسفند 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوا می باشد