آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

آوا

آقا جغده

اول جغد کشیدی. آقا جغده... برای آقا جغده دو تا بال کشیدی... بعد براش خونه کشیدی و شروع کردی به رنگ کردن آقا جغده... خسته که شدی، گفتی کمک کنم خونه آقا جغده رو رنگ کنی که قشنگ بشه. بعد برای خونه اش در گذاشتی و دوباره رنگ کردی در خونه رو... تاریخ عکس ها: 1393/04/03 آوا: "مامان، آقا جغده رفته توی خونه اش خوابیده. در خونه اش هم بسته است. در بزن. آقا جغده بیدار بشه، بیاد درو باز کنه." ...
3 تير 1393

نقاشی 9

سی و چهار ماهگی آوا: فسینه (سفینه) کشیدی تاریخ عکس: 1393/01/25 صدف کشیدی، گفتی : "توی صدفم، مرواریده" تاریخ عکس: 1393/01/11 و نقاشی های آبرنگ ات انگار دوست داری رنگ آمیزی کنی، نقشه های بابا رو بر می داری و اینطوری رنگ می زنی تاریخ عکس ها: 1393/01/16 تاریخ عکس: 1393/01/05 دوستت دارم دختر نازنینم ...
25 فروردين 1393

نقاشی 8

سی و چهار ماهگی آوا: این روزها توی نقاشی هات مسیر می کشی. مسیر رفت و برگشت به مهد و خونه و مطب و ... مداد بر می داری و می گی : "از اینجا می ریم، می ریم، می ریم. بعد اینطرف، بعد اینجا ..." این مطب آقای دکتره و بقیه اش مسیر مطب به خونه تاریخ عکس ها: 1393/01/12 ...
12 فروردين 1393

نقاشی 7

سی و سه ماهگی آوا: امشب سومین شبی بود که با تب گذشت و من بیدار بودم کنارت مثل شب های گذشته. نمی دونم ویروس ها اینقدر قوی شدن یا داروهای تب بر بی اثر ؟؟؟؟  خلاصه این که، بعد از سه شب بیدار بودن و صبح سر کار رفتن و عصر تدارک غذای بیمار دیدن، من هنوز زنده ام و با انرژی تمام اومدم نقاشی های مهدت رو ثبت کنم.     عجیب نیست آیا؟؟؟!!!  واااااااااااای که چقدر خوشحال شدم از دیدن نقاشی هات عزیز دلم.   کنارم نشسته بودی و یکی یکی نقاشی ها رو نشونم می دادی. حرف می زدی و شیرین زبونی می کردی.    وااااااااااااای که چقدر خوشحالم از بودن با تو، نفس کشیدن با تو.    ...
3 اسفند 1392

نقاشی 6

سی و یک ماهگی آوا: گل کشیدی با ساقه و برگ  هواپیما کشیدی    صورت با دو تا چشم قلمبه  تاریخ عکس ها: 1392/09/15  یک گل دیگه با ساقه  درخت کشیدی با ریشه (فلش قرمز) و برگ (فلش سفید)  تاریخ عکس ها:1392/10/24 ...
24 دی 1392

نقاشی 5

سی ماهگی آوا: تصویر ذهنی ات از خونه ما تاریخ عکس: 1392/09/16 مهد کودکت (اون نقطه ها مسیر رفتنمون به مهده) تاریخ عکس ها: 1392/09/07 ...
16 آذر 1392

نقاشی 4

بیست و نه ماهگی آوا: از وقتی می ری مهد، علاقه ات به نقاشی خیلی خیلی بیشتر شده    دائم در حال نقاشی کشیدنی     با مداد، ماژیک، پاستل ... روی کاغذ،کتاب،کابینت،یخچال ... حتی روی دست من و بابا و عروسک های بیچاره        نقاشی هایی که روی دیوار کشیدی   نقاشی مشترکمون  من نقطه زدم و شما خط کشیدی بارون کشیدی  اولین آدمی که کشیدی با دست و پا و صورت رعد و برق کشیدی   لوزی کشیدی   بازم بارون  این یکی رو فراموش کردم  و بالاخره ...
30 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوا می باشد