بازی 56
30 ماهگی آوا:
ایندفعه زیاد عکس ندارم از بازی کردنمون. چون کل یک ساعت و نیم بازی کردنت با گل اینطوری بود.
یه تیکه گل بر می داشتی...
می گذاشتی روی این تپه گلی ات و بعد...
صافش می کردی به هر طریق ممکن
این جای انگشتاته اونقدر که محکم می زدی روی گل تا صاف بشه نگران شدم، گفتم درد میگیره دستهای کوچولوت
n بار تکرارش کردی حوصله ام سر رفته بود حسابی، تا این که بالاخره ... یه تغییری کرد اوضاع و گفتی "ببین، دارم آدم برفی درست می کنم"
خیلی سعی کردم ولی نتونستم ارتباط این حجم رو با آدم برفی پیدا کنم بالاخره
یه کار خاص دیگه هم کردی ...
کار می کردی میلیمتری
و بالاخره شد این
من هم بیکار نبودم بازی می کردم به روش خودم
داری کار منو اصلاح می کنی و صافش می کنی
چند تا دو گوله (گلوله) هم درست کردی
و اصرار داشتی همه وسائل رو خودت جمع کنی و جمع کردی
تاریخ عکس ها: 1392/09/28