قیچی

می خوام یه غنچه باشم میون باغچه باشم برگامو هی وابکنم،ببندم، وقتی که آفتاب می تابه بخندم برم به مهمونی شاپرک ها، قصه بگم برای کفشدوزک ها غنچه اسیر خاکه ، منتظرآفتابه وقتی که تشنه باشه،توآرزوی آبه تقديم به دوست خوبم تو آبي و من غنچه منتظرتما بيا بهم سربزن

خیلی خوبه عزیزم افرین قیچی مخصوص براش گرفتین یا همون قیچی خودتونو بهش میدین؟

حواست هست یک تابستان دیگر هم گذشت ......... ، حالا باید دوباره دل خوش کنیم به آمدن پاییز،یک پاییز خوشرنگ ،به پاییزی که دلت نگیرد و غروبش غم نداشته باشد ...................... توی کوچه و پس کوچه هایش بغض. نباشد ..............، پاییزی که مهر و آبان و آذرش تو را یاد هیچ خاطره خیسی نیاندازد .... یک پاییز دوست داشتنی که شاید مال من و تو باشد،میمانیم به امید پاییزی كه نه از فاصله خبری باشد نه ازدرد. نه از زخم نه از جنگ نه از فقر،به امید پاییزی که وقتی به آخر رسید جوجه ای از جوجه هایمان کم نشده باشد.... به اميد صلح.. به اميد عشق.... به اميد شیرین ترین لبخند ها....

سلام آوای ناز شما تقریبا همسن دخمل ماست میاین با هم دوست بشیم؟